بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
عزیزدلم اجازه عکس گرفتن از تو را ندارم، هرروز به دیدنت میآیم، گور بابای شکم پاره و استراحت بعد از عمل. تو زیبایی. مثل شکر پنیری. نفسهات آرام شدند. امید من بیشتر. نذر کردهایم برای خانه آمدنت قربانی کنیم. تو بیشتر بخواه خودم را فدایت میکنم. امروز با خیال رویت، با تصور چشمهای نیمه بازت سینههام به جریان افتادند. اتفاق بهتر، جدا شدنت از دستگاه اکسیژن است. تو مرد روزهای سختی، از پس این هوا هم برمیآیی. برمیآیی و به خانه برمیگردی. بیقرارتم جان مادر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی